انرژی در اقتصاد
صنعت ازجمله بحث انگیزترین بخشهای اقتصادی بوده و میباشد.
بیشتر اقتصاددانان، بخش صنعت را به عنوان موتور رشد اقتصادی تلقی میکنند.
در
این مقاله آثار مصرف انرژی بخش صنعت( در قالب ترکیبی از انرژیهای
سوختهای فسیلی شامل ذغال سنگ، نفت و فرآوردههای آن و گاز طبیعی )،
تشکیل سرمایه در بخش صنعت، صادرات بخش صنعت( در قالب صادرات با تکنولوژی
بالا) و نیروی کار شاغل در بخش صنعت بر روی ارزش افزوده بخش صنعت برای ۸
کشور از اعضای سازمان کنفرانس اسلامی( با تاکید بر ایران) طی سالهای
۲۰١١-١۹۹۸ مورد مطالعه قرار گرفته است.
برای برآورد اثرات متغیرها، از
تکنیک هم انباشتگی پانلی به شیوهای حداقل مربعات معمولی( OLS )، حداقل
مربعات معمولی پویا( DOLS) و حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده( FMOLS)
استفاده شده است.
نتای برآوردها حاکی از آن است که تمامی متغیرهای مورد بررسی، دارای تاثیر مثبت و معنی داری بر روی ارزش افزوده بخش صنعت میباشند.
از اینرو بررسی رابطه مصرف انرژی و رشد اقتصادی بهویژه در بخشهای اقتصادی، از اهمیت زیادی برخوردار است.
تبیین این ارتباط به روشن شدن سیاستهای بخش انرژی کشور، کمک شایانی میکند.
در
این تحقیق، با استفاده از الگوی خودبازگشتی با وقفههای توزیعی( ARDL) و
همچنین الگوی تصحیح خطا( ECM )، وجود رابطه بلندمدت و کوتاهمدت بین مصرف
نهایی انرژی و مصرف نهایی حاملهای مختلف انرژی شامل: فرآوردههای نفتی،
برق و گاز و رشد اقتصادی و اشتغال در بخشهای مختلف اقتصاد ایران طی
سالهای ١۳۵۰-١۳۸۲، مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج حاصل نشان داد که یک
رابطه علیت کوتاهمدت و بلندمدت یکطرفه از مصرف نهایی انرژی و مصرف نهایی
انرژی برق به رشد اقتصادی وجود دارد.
یک رابطه علیت کوتاهمدت یک طرفه نیز از رشد اقتصادی به مصرف نهایی گاز طبیعی وجود دارد.
علاوه بر این، یک رابطه علیت یک طرفه از مصرف نهایی انرژی در بخش صنعت به رشد ارزش افزوده در این بخش وجود دارد.
همچنین
یک رابطه علیت کوتاهمدت و بلندمدت یک طرفه از مصرف نهایی انرژی برق در
بخش کشاورزی به رشد ارزش افزوده در این بخش وجود دارد.
منبع : انرژی در اقتصاد