چکیده
بازارگرایی فرهنگ سازمانی است که به کارا ترین و اثربخش ترین شکل ممکن باید خلق رفتارهای مورد نیاز جهت خلق ارزش برتر برای خریدار شود  و در نتیجه موجب استمرار عملکرد برتر کسب و کار گردد ، (Narver &slater,1990,p.21). بازارگرایی خلق هوشمندی بازار مرتبط با نیازهای جاری و آتی مشتریان، انتشار این هوشمند ی در درون و بین واحدها و پاسخگویی کل سازمان به این هوشمندی است که در کل گستره سازمان جریان دارد، (Kohli  & jaworsky , 1990 , p.6).

مقدمه
در این مقاله به بررسی بازارگرایی در چهاردسته کلی می پردازیم.در دسته ی اول به تعریف بازارگرایی که به این پرسش پاسخ داده شده است :بازارگرایی چیست؟ (Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266)  در دسته دوم به مسئله ی اندازه گیری پرداخته می شود.دراینجا تمرکز بروی توسعه وساخت مقیاس ها می‌باشد . به این موضوع می پردازد که چگونه سازه ی بازارگرایی رامی توان عملیاتی وسنجش کرد (Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266) .  در دسته سوم موضوع مدل های مفهومی دررابطه بابازارگرایی جای می گیرد . در اینجا تمرکز عمده بروی علت ومعلول های بازارگرایی می باشد .دراین قسمت با پیش نیاز ها وپیامد ها ونتایج بازارگرایی سروکارداریم(Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266) . دردسته ی چهارم به مسئله پیاده سازی پرداخته می شود .دراینجا تمرکزبرروی اقدامات مدیریتی جهت پیاده سازی بازارگرایی می باشد .دراین ادبیات پاسخگوی این مسئله است :

شرکت ها چگونه می توانند بیشتر بازارگرا شوند؟(Van Raaij & Stoelherst ,2008,p.1266)

منبع : مقاله بازارگرایی