اعتماد یکی از جنبه­ های مهم روابط انسانی در زمینه ساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. اعتماد، مبادلات را در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سرعت می­بخشد. در فضای مبتنی بر اعتماد، ابزارهایی چون زور و اجبار برای تضمین داد‏و‏ستدها کارایی خود را از دست می­دهند و در عوض قصد افراد برای بازپرداخت­ها و اعتقاد به درستکاری افزایش می­یابد. اعتماد، کار بازار را رونق می­بخشد، تمایل افراد را به تعامل و همکاری با گروه­ها افزایش می­دهد و شبکه­ای پر رونق از تجمع­های داوطلبانه در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی ایجاد می­کند. اعتماد، رضایت را جانشین اجبار می­سازد و این یکی از اهداف مهمی است که نخبگان و اداره کنندگان جامعه درصدد دستیابی به آن هستند(گلابی، 1383).

بررسی منابع و ماخذ مربوط به اعتماد عمومی نشان می­دهد که به این مفهوم ازدیدگاه­های مختلف روان شناسی اجتماعی، جامعه شناختی ومعرفت شناختی پرداخته شده است. در حوزه‏ی روان شناسی اجتماعی، اعتماد به عنوان ویژگی فردی مطرح می­شود و بر احساسات، عواطف و ارزش‏های فردی تأکید می­گردد و در بررسی اعتماد، تئوری­های شخصیت و متغیرهای فردی مورد توجه است. در حوزه جامعه شناختی، اعتماد به عنوان ویژگی روابط اجتماعی یا ویژگی نظام اجتماعی مفهوم سازی می­شود. این دیدگاه بر خلاف دیدگاه روان شناسی اجتماعی بر زمینه های اجتماعی تأکید می­کند(قلی پور و پیروان نژاد، 1386).

منبع :مقاله اعتماد عمومی